یا بنی آدم

از خدا غافل مشو

یا بنی آدم

از خدا غافل مشو

یا بنی آدم

یا بَنی آدَمَ

أَنا غنَیُّ لا اَفتَقِرُ

اَطِعنی فی ما أمَرتُکَ اَجعَلَکَ غَنیّاً لا تَفتَقِرُ

یا بَنی آدَمَ

أنا حَیُّ لا اَموتُ

اَطِعنی فی ما أمِرتُکَ أجعَلَکَ حَیّاً لا تَموتُ

یا بَنی آدَمَ

أنا أقولُ لِلشَیّءِ کُن فَیَکون

اَطِعنی فی ما أمَرتُکَ اَجعَلَکَ تَقولُ لِلشَیّءِ کُن فَیَکون

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر طنز» ثبت شده است

 
فکرم همه جا هست ولی پیش خدا نیست
سجاده زردوز که محراب دعا نیست
گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟
اندیشه سیال من – ای دوست – کجا نیست؟!
از شدت اخلاص من عالم شده حیران
تعریف نباشد، ابداً قصد ریا نیست!
از کمیت کار که هر روز سه وعده
از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست
یک ذره فقط کندتر از سرعت نور است
هر رکعت من حائز عنوان جهانی است!
این سجده آخر نکند سجده سهو است؟
چندی‌ست که این حافظه در خدمت ما نیست
ای دلبر من! تا غم وام است و تورم
محراب به یاد خم ابروی شما نیست
بی‌دغدغه یک سجده راحت نتوان کرد
تا فکر من از قسط عقب‌مانده جدا نیست
یک سکه سپردند، دو تا سکه گرفتند
گفتند که این بهره بانکی است، ربا نیست
از بس که پی نان حلالیم شب و روز
در سجده ما رونق اگر هست صفا نیست
گویند که گنجی است به هر سجده بیایید
من رفتم و پیدا نشد این گونه، نیا، نیست!
به‌به چه نمازی است! همین است که گویند
راه شعرا دور ز راه عرفا نیست!
شاعر آقای سعید طلایی 
یه بنده خدا
۰۴ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۰۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر