یکی از موانع، بیارادگی است؛ یکی از موانع، تنبلی است؛ یکی از موانع، بیصبری است.
بیصبری؛ باباجان! این غذا را وقتی شما سرِ بار گذاشتید،
نمیشود که بمجرّد اینکه آتش زیرِ غذا را روشن کردید، بنا کنید پا به هم کوفتن که من غذا میخواهم!
خب باید صبر کنید تا بپزد. گاهی اوقات اینجوری است؛ بعضی از فعّالیّتهایی که برادرها
و خواهرهای خوب انقلابی یک جاهایی انجام میدهند، ناشی از صبور نبودن است؛ صبوری لازم است؛
صبر هم یکی از خصلتهای انقلابی است. بله، خشم انقلابی داریم امّا صبر انقلابی هم داریم.
مظهر اتمّ و اکمل عدالت، امیرالمؤمنین است دیگر، از او عادلتر که نداریم،
امّا امیرالمؤمنین هم یک جاهایی صبر کرد؛ تاریخ زندگی امیرالمؤمنین را میبینید دیگر.
یک جا میگوید: فَصَبَرتُ وَ فِی العَینِ قَذًی وَ فِی الحَلقِ شَجا؛(۹)
یک جا هم در مقابل فشار خوارج و مانند اینها در جنگ صفّین صبر میکند و به حکمیّت تن میدهد؛
پس یک جاهایی صبر ضروری است، لازم است؛ یک جاهایی صبر، [از روی] ناچاری است،
یک جاهایی هم نه، ناچاری نیست اما لازم است که انسان این صبر را انجام بدهد.
همانطور که عرض کردم، حوصلهی انقلابی و صبر انقلابی، مثل خشم انقلابی است.
وقتیکه حضرت موسیٰ بعد از پیغمبری آمدند به مصر و آن معجزه را نشان دادند
و دعوت و این حرفها -خب، بنیاسرائیل منتظر بودند دیگر؛ از گذشته خبر داده شده بود
که یک منجیای خواهد آمد و آن منجی هم موسیٰ است؛ حالا موسیٰ آمده، منتظر بودند
بمجرّدیکه موسیٰ آمد، دستگاه فرعون کنفیکون بشود؛ نشده بود- قرآن میگوید آمدند
پیش حضرت موسیٰ و گفتند که «اوذینا مِن قَبلِ اَن تَأتِیَنا وَ مِن بَعدِ ما جِئتَنا»؛(۱۳)
تو که آمدی چه فرقی کرد؟ چه تفاوتی کرد؟ قبل از اینکه بیایی هم ما را آزار میکردند،
زیر فشار بودیم، حالا هم که آمدی باز زیر فشاریم. ببینید!
این آن حالت بیصبریِ بنیاسرائیلی است؛ بیصبری. حضرت موسیٰ گفت خب صبر کنید:
اِنَّ الاَرضَ لله یورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِه وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقین؛(۱۴) تقوا اگر داشته باشید،
عاقبت مال شما است؛ صبر لازم است. این حالت را نباید داشته باشید؛
اینکه ما بگوییم چرا نشد، چهجوری شد، پا به زمین بزنیم، درست نیست.
این مطلبی [بود] که حالا در این زمینه خواستیم عرض کنیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله
۹) نهجالبلاغه، خطبهی ۳؛ «من راه شکیبایی را برگزیدم، درحالیکه همانند کسی بودم که خاشاک در چشمش رفته و استخوان در گلویش مانده.»
۱۳) سورهی اعراف، بخشی از آیهی ۱۲۹
۱۴) سورهی اعراف، بخشی از آیهی ۱۲۸؛ «... زمین از آنِ خدا است؛ آن را به هرکس از بندگانش که بخواهد میدهد؛ و فرجام [نیک] برای پرهیزکاران است.»