جوانی از انصار،در مدینه با زنی برخورد کرد،در آن زمان مقنعه ی زن ها تا پشت گوششان را می پوشاند (گوش ها،گردن وصورت حجاب نداشت) جوان به آن زن خیره شد و چشم از او برنداشت تا عبور کرد.همین طور که با نگاه به پشت سرش آن زن را تعقیب می کرد،وارد کوچه ی تنگی شد.در این هنگام صورتش به استخوانی که از دیوار بیرون زده بود برخورد وشکاف برداشت.وقتی زن از او دور شد،نگاه کرد، دید خون به سینه و لباسش می ریزد،گفت:به خدا قسم نزد رسول خدا(ص) می روم و جریان را به عرض ایشان می رسانم. آن جوان نزد پیامبر آمد.چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را دید،فرمود:این چه وضعی است؟جوان موضوع را به اطلاع پیامبر رسانید.در این هنگام جبرئیل این آیه را فرود آورد:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ...»
«به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند این برای آنان پاکیزهتر است. خداوند از آنچه انجام میدهند آگاه است و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و...» {1}
مردان سهم عمده ای در عفت و حجاب زنان دارند. این آیه نشان می دهد که عفاف و حجاب؛ هم باید درونی باشد و هم بیرونی! اینکه گفته می شود: حجاب باید درونی باشد، با آموزه های اسلام سازگـــار نیست! یک مغالطه است که هیچ منطقی پشت آن نیست. نقش مرموزانه ی دشمن برای گرفتن عفاف از زنان و دختران مسلمان است. به قول شاعر:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیـده بیند دل کند یاد
به سازم خنجری نیشش ز پولاد
زنم بر دیـــده تا دل گــــردد آزاد {2}
این یک امر منطقی است، میان دیده و دل یک ارتباط شدیدی است. همه چیز از دیده آغاز می شود و انسان را تحت تاثیر قرار می دهد. تمام این عشق ها و تعلقات با نگـــاه کردن شروع می شود.
پی نوشت:
1) [4] . فروع کافی، ج 5، ص 521
2) از شعر های باباطاهر عریان
برگرفته شده از سایت رهروان ولایت