دلم گرفته و هر
سوی خانهام ابریست
دلم گرفته و گریه دوای دردم نیست
حریف نی لبک و سوز دل
نمیگردم
ولی درون دلم بذر صبر پروردم
خداست شاهد این حرف و عشق میداند
که روز جمعه نگاهم به جاده میماند
به آتشی که دلم را همیشه سوزانده است
دوای درد عدالت کنار در ماندهست
دری است فاصله من و یک سبد رویا
دری
است فاصله من و یوسف زهرا
شاعر: رضا سیرجانی