یا بنی آدم

از خدا غافل مشو

یا بنی آدم

از خدا غافل مشو

یا بنی آدم

یا بَنی آدَمَ

أَنا غنَیُّ لا اَفتَقِرُ

اَطِعنی فی ما أمَرتُکَ اَجعَلَکَ غَنیّاً لا تَفتَقِرُ

یا بَنی آدَمَ

أنا حَیُّ لا اَموتُ

اَطِعنی فی ما أمِرتُکَ أجعَلَکَ حَیّاً لا تَموتُ

یا بَنی آدَمَ

أنا أقولُ لِلشَیّءِ کُن فَیَکون

اَطِعنی فی ما أمَرتُکَ اَجعَلَکَ تَقولُ لِلشَیّءِ کُن فَیَکون


یکی از موانع، بی‌ارادگی است؛ یکی از موانع، تنبلی است؛ یکی از موانع، بی‌صبری است. 

بی‌صبری؛ باباجان! این غذا را وقتی شما سرِ بار گذاشتید،

 نمیشود که بمجرّد اینکه آتش زیرِ غذا را روشن کردید، بنا کنید پا به هم کوفتن که من غذا میخواهم! 

خب باید صبر کنید تا بپزد. گاهی اوقات این‌جوری است؛ بعضی از فعّالیّتهایی که برادرها 

و خواهرهای خوب انقلابی یک جاهایی انجام میدهند، ناشی از صبور نبودن است؛ صبوری لازم است؛

 صبر هم یکی از خصلتهای انقلابی است. بله، خشم انقلابی داریم امّا صبر انقلابی هم داریم. 

مظهر اتمّ و اکمل عدالت، امیرالمؤمنین است دیگر، از او عادل‌تر که نداریم،

 امّا امیرالمؤمنین هم یک جاهایی صبر کرد؛ تاریخ زندگی امیرالمؤمنین را می‌بینید دیگر. 

یک جا میگوید: فَصَبَرتُ وَ فِی العَینِ قَذًی وَ فِی الحَلقِ شَجا؛(۹) 

یک جا هم در مقابل فشار خوارج و مانند اینها در جنگ صفّین صبر میکند و به حکمیّت تن میدهد؛

 پس یک جاهایی صبر ضروری است، لازم است؛ یک جاهایی صبر، [از روی] ناچاری است، 

یک جاهایی هم نه، ناچاری نیست اما لازم است که انسان این صبر را انجام بدهد.


همان‌طور که عرض کردم، حوصله‌ی انقلابی و صبر انقلابی، مثل خشم انقلابی است. 

وقتی‌که حضرت موسیٰ بعد از پیغمبری آمدند به مصر و آن معجزه را نشان دادند 

و دعوت و این حرفها -خب، بنی‌اسرائیل منتظر بودند دیگر؛ از گذشته خبر داده شده بود

 که یک منجی‌ای خواهد آمد و آن منجی هم موسیٰ است؛ حالا موسیٰ آمده، منتظر بودند

 بمجرّدی‌که موسیٰ آمد، دستگاه فرعون کن‌فیکون بشود؛ نشده بود- قرآن میگوید آمدند

 پیش حضرت موسیٰ و گفتند که «اوذینا مِن قَبلِ اَن تَأتِیَنا وَ مِن بَعدِ ما جِئتَنا»؛(۱۳)

 تو که آمدی چه فرقی کرد؟ چه تفاوتی کرد؟ قبل از اینکه بیایی هم ما را آزار میکردند، 

زیر فشار بودیم، حالا هم که آمدی باز زیر فشاریم. ببینید!

 این آن حالت بی‌صبریِ بنی‌اسرائیلی است؛ بی‌صبری. حضرت موسیٰ گفت خب صبر کنید:

 اِنَّ الاَرضَ لله یورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِه وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقین؛(۱۴) تقوا اگر داشته باشید، 

عاقبت مال شما است؛ صبر لازم است. این حالت را نباید داشته باشید؛

 اینکه ما بگوییم چرا نشد، چه‌جوری شد، پا به زمین بزنیم، درست نیست. 

این مطلبی [بود] که حالا در این زمینه خواستیم عرض کنیم.

والسّلام علیکم و رحمةالله


۹) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۳؛ «من راه شکیبایی را برگزیدم، درحالی‌که همانند کسی بودم که خاشاک در چشمش رفته و استخوان در گلویش مانده.»

۱۳) سوره‌ی اعراف، بخشی از آیه‌ی ۱۲۹
۱۴) سوره‌ی اعراف، بخشی از آیه‌ی ۱۲۸؛ «... زمین از آنِ خدا است؛ آن را به هرکس از بندگانش که بخواهد میدهد؛ و فرجام [نیک] برای پرهیزکاران است.»


گزیده بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان

http://farsi.khamenei.ir
یه بنده خدا
۱۲ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


امام صادق علیه السلام در هزار و سیصد سال پیش فرمود:

 آن کس که زمان خود را درک کند، اوضاع زمان خود را بشناسد، 

جریانی را که در سطح و بطن زمان مستمر است‏ درک کند، در کار خود اشتباه نمی‏کند.

 یعنی مردم بی‏خبر از زمان خود، بی‏خبر از اوضاعی که در بطن یا سطح روزگار می‏گذرد،

 همیشه در اشتباهند، یعنی همیشه عوضی کار می‏کنند، به جای اینکه دشمن را بکوبند، خودشان را می‏کوبند، 

به جای اینکه سینه‏ دشمن را سیاه کنند، 

سینه و پشت خودشان را سیاه می‏کنند. و این است کارنامه ما در امر به معروف.


پ.ن:اینگونه است که همچون ابو موسی اشعری دست به مناظره وگفتگو میزنیم

بدون درک از زمان وبدون امر وتایید رهبر

یه بنده خدا
۰۵ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر


بیا برگرد فهمیدم که از رفتن چه می‌ماند
بدون تو در این وحشت مگر از من چه می‌ماند
شبی برگرد، باران را برای خاک معنا کن
قدم بگذار بر چشمم، شب شعری تو بر پا کن
اگر پژمرده و زردم، دلی همرنگ خون دارم
برای دیدن رویت هوای بیستون دارم
دلم را لایه‌هایی از سکوت و درد پوشانده‌ست
غم دوری تو آری مرا از ریشه سوزانده‌ست
منم، من، شاعری خسته، شبیه برگ پاییزم
که با هر باد هرزه باید از جایم بپا خیزم
بیا یک شب، بهار من! زمین را سبز و روشن کن
کرم کن، مهربانی کن، نظر بر کلبه من کن


شاعر: امیر رزق آبادی

یه بنده خدا
۲۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


دلم گرفته و هر سوی خانه‌ام ابریست
دلم گرفته و گریه دوای دردم نیست
حریف نی لبک و سوز دل نمی‌گردم
ولی درون دلم بذر صبر پروردم
خداست شاهد این حرف و عشق می‌داند
که روز جمعه نگاهم به جاده می‌ماند
به آتشی که دلم را همیشه سوزانده است
دوای درد عدالت کنار در مانده‌ست
دری است فاصله من و یک سبد رویا
دری است فاصله من و یوسف زهرا

شاعر: رضا سیرجانی



یه بنده خدا
۲۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۲:۴۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

نیمه شعبان مبارک

 

پ.ن:بیام تو احیای شب نیمه شعبان دیگه از ممات خارج بشیم بریم تو حیات 

لذت رو بچشیم به اوج اش برسیم 

دعا کنید

 یا علی
 

یه بنده خدا
۱۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۷:۰۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر


گر چه از عشق فقط لطمه زدن را بلدیم

گر چه چندی است که بی روح تر از هر جسدیم


گر چه در خوب ترین حالت مان نیز بدیم

جز در خانه ی ارباب دری را نزدیم


روزگاری است که ما رعیت این خانه شدیم

سجده ی شکر بر آریم که دیوانه شدیم


 از همان روز که حُسنش به تجلّی دم زد

از همان دم که دمش طعنه به جام جم زد


از همان لحظه که مهرش به دلم پرچم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد


بنده ی عشقم و مجنون حسین بن علی

در رگم نیست به جز خون حسین بن علی


آسمان با طپش ماه تماشا دارد

قطره دریا که شود جلوه ی زیبا دارد


روح در جسم که باشد همه جا جا دارد

 عشق با نام حسین است که معنی دارد


تا خدا هست و جهان هست و زمان هست و زمین

شب میلاد حسین است شب عشق همین


او رسیده که به داد دل غافل برسد

کشتی گمشده ی عشق به ساحل برسد


کاروانی که به ره مانده به منزل برسد

نمک سفره ی ما نُقل محافل برسد


به همان کس که به میزان خدا هست محک

هر کجا سفره ی عشق است حسین است نمک


شب شور است که شیرین و غزل خوان شده ام

خیس از بارش احسان فراوان شده ام


جان رها کرده و دل بسته ی جانان شده ام

مست جام رجب و تشنه ی شعبان شده ام


که شب سوم این ماه حبیب آمده است

باز از باغ خدا نفحه ی سیب آمده است


او همان است که احسان قدیمش خوانند

در مدینه همه آقای کریمش خوانند


صاحب جام بلایای عظیمش خوانند

پنجمین دشمن شیطان رجیمش خوانند


از ازل تا به ابد خلق خدا می دانند

ما همه بنده و این قوم خداوندانند


غم عشق است که آتش زده بر بنیادم

تا که در راه محبت بدهد بر بادم


من ملک بودم و فردوس نه آمد یادم

که من از روز ازل اهل حسین آبادم


منم آن رود که جز جانب دریا نروم

بر  دری غیر در خانه ی مولا نروم


ما که بر صاحب این عشق ارادت داریم

ما که انگیزه ی بر گشت به فطرت داریم


یک نفس تا به خدا بُعد مسافت داریم

باز هم در سرمان شور زیارت داریم


هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله

هر که دارد هوس کرب بلا بسم الله


کربلا گفتم و دیدم جگرم می سوزد

آسمان دود زمین در نظرم می سوزد


گوییا معجر بانوی حرم می سوزد

دختری گفت که ای عمه سرم می سوزد


خیمه در خیمه دل اهل حرم شعله ور است

آتش سینه ی زینب(س) ز همه بیشتر است


یه بنده خدا
۳۱ فروردين ۹۷ ، ۱۷:۱۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

شهادت حضرت زهرا تسلیت باد


عجیب است داستان آدمی که می‌داند بعد از مرگ او را بازخواست می‌کنند اما 

بی‌خیال در یک زندگی آسوده روز را به معصیت می‌گذراند و شب آسوده همراه

 شیفتگان رؤیاها به خواب می‌رود . شهید حسین بیدخ

یه بنده خدا
۱۱ بهمن ۹۶ ، ۱۶:۲۹ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر


 اگر انسان شناخت که خود در جبهه حق است پس دشمن او باطل است، 

حالا باید شناخت که باطل در چه چهره ای و چه قیافه ای ظاهر می گردد

شهید علیمردان موحد

یه بنده خدا
۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۴۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «اگر الگوی زن، زینب و فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها باشند، 

کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛

 ولو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز.» ۷۷/۰۸/۲۲

یه بنده خدا
۰۳ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۱۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر


خدایا نکند وارثان خون این شهیدان در راهشان گام نزنند؟! نکند شیطانهای

 کوچک با خون اینان خان شوند؟

نکند جان مایه ها، برای بی مایه های دون، سرمایه مقام شود. نکند زمین خونرنگ 

به تسخیر هواداران نیرنگ در آید. نکند شهادت اینها پایگاه «دنائت» آنها بشود!؟ 

نکند میوه درخت فداکاری اینان را صاحبان ریاکاری بچینند؟!
نکند جنگ یارانمان به چنگ فرنگی مسلکان افتد!؟ نکند خونین کفنان در غربت 

بمیرند تا «خویش باوران غرب» کام گیرند!؟
خدایا! ماندن چقدر دشوار است و در غربت زمین، بی یار و یاور حضور داشتن،

 همانند غیبت است. شهید مهدی رجب بیگی

یه بنده خدا
۳۰ دی ۹۶ ، ۲۰:۱۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر