صبر کن ای برادرم آرام...
چهارشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۴ ب.ظ
صبر کن ای برادرم آرام
غصه ام بوسه ای ز حنجر توست
آه زینب خدانگهدارت
غم من خاک روی معجر توست
ای برادر مگو که این لشکر
کهنه پیراهن تو را ببرند
نه فقط کهنه پیرهن خواهر
چند چادر هم از شما ببرند
کشتی ام ای حسین میبینی
رفتنت برده است جان حرم
خواهرم دست بر دلم نگذار
جان تو جان دختران حرم
ای برادر خدا کند جایت
به سر نی سر مرا ببرند
خواهرم صبر کن که بعد سرم
زود انگشتر مرا ببرند
همه چشم انتظار آمدنت
دشنه و تیغ و تیر و سر نیزه
آه زینب قرارمان باشد
تو در آتش حسین بر نیزه